کاش این حرف ها فقط شعر بودکاش این اشک ها همه تو خالی بودکاش من بجنگم با مرگم.نه فقط بخاطر کسی. به خاطر همه کس.چون کسی نیست. هیچ وقت
نبوده.Hug and Run- - -توی یه جای شلوغ و بی معنا،به خاطر هیچ و پوچبلور ِ قلب می اُفته زمین و تَرَک می خورهکسی حواسش نیستو رنج از حد می گذرههمه چیز باز الکی توی هم گره می خورهولی اونی که بیشتر از کسی آسیب می خوره تویی این بار.چون می خواستی توی اون حال گیج، بلور رو پیدا کنی و بدی به کسی که برات چسب بزنه.اما کسی چسب نزد، چون براش مهم نبود. پس بلور رو پرت کرد پشت سرش تا کامل بشکنه.تا درد یک سره بشه.و تو داری غرق می شی و نیمه شبه.کسی رو صدا می کنی. تا حرف بزنی. تا بلور شکسته رو وصله بزنی. هم برای تو هم برای کسی.اما صدات از یک فیلتر عجیب رد می شه و جور دیگه ای شنیده می شه.پس کسی نمی شنوه.شاید هم کسی نمی خواست که بشنوهکسی ترجیح می ده که نشنوهکسی غرورش رو ترجیح می ده به نجات ناکس.و تو همچنان به قهقرا می ری.کسی نمی بینه.چون چشماش رو بسته.چون تو به سکوت وادار شدی.همچنان داری پس می افتی.روزهاست که سرگیجه داری و توی هاله ای از درد به خودت می پیچی.اما کسی اهمیتی نمی دهداری توی باتلاق بیشتر فرو می ری.آدم های اطرافت می خندن.تو نگاهشون می کنی سعی می کنی بخندی اما صورتت تا نیمه توی گِل فرو رفتهآدم های اطرافت حرف می زنن. اما کم کم دیگه نمی شنوی.همه ی تنت از درد مچاله می شه. سنگینی. گیجیباتلاق تو رو بیشتر می کشه پایین.نفس هات به شماره افتاده. سرت گیچ میره. صدات دیگه از گلوت در نمیاد.دیگه فقط انگشت کوچیکه ات بیرون مونده.کسی دیگه که نمی شناسی اش با چکمه های سنگین و گلالودش میاد و بی هوا انگشتت رو لگد می کنه و رد می شه می رهو تو برای همیشه غرق می شی.- - -Musique pour D 8 خرداد...
ما را در سایت 8 خرداد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dgoddesseo8 بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 16:59